۱۷ نتیجه برای امیری
خالد امیریوسفی ، بهار حافظی،
دوره ۱۴، شماره ۳۹ - ( پاییز, زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
در نظریه اقتصادی، رشد و توسعه بنگاه حاصل از تولید مقدار بیشتری ستاده با مقدار معینی نهاده یا تولید مقدار معینی ستاده با مقدار کمتری نهاده و به عبارت دیگر افزایش کارایی و بهره وری است. در این مقاله پس از ارائه کلیاتی درباره مبانی نظری اندازه گیری کارایی براساس رویکرد نوین، تعریف و بررسی کارایی مبتنی بر مفهوم تابع تولید در اقتصاد خرد، به مبحث اندازه گیری کارایی در صنعت بانکداری می پردازد. گستره این مبحث شامل دو رویکرد تولیدی و واسطه گری در تعریف کارایی بانک، سه سطح مختلف تصمیم گیری درباره فروض انتخابی در اندازه گیری کارایی، شکل ریاضی چهار مدل تصریح شده برنامه ریزی خطی برای اندازه گیری کارایی در شبکه بانکهای دولتی براساس رویکرد و فروض انتخابی، بررسی نتایج اندازه گیری کارایی در شبکه بانکهای دولتی استان اصفهان با داده های مقطعی سال ۱۳۸۲ و تعیین بانکهای کارا و ناکارا، راهکارهای اصلاح مقادیر نهاده ها و ستاده ها و در نهایت ارائه پیشنهادهایی برای بهبود سطوح کارایی در صنعت بانکداری است.
یافته های این مطالعه نشان می دهد که در سال ۱۳۸۲ چهار بانک ملی، مسکن، رفاه و توسعه صادرات بانکهایی کارا و پنج بانک صادرات، ملت، سپه، تجارت و کشاورزی بانکهایی ناکارا بوده اند. میانگین کارایی با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس ۸۵۷/۰ و با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس و حداقل سازی نهاده به تفکیک کارایی فنی خالص یا مدیریتی ۹۷۹/۰ و کارایی مقیاس ۸۶۷/۰ و با فرض حداکثرکردن ستاده به ترتیب ۹۸۳/۰ و ۸۶۵/۰ است.
بهار حافظی، خالد امیریوسفی،
دوره ۱۵، شماره ۴۴ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
در نظریههای اقتصادی کارکردهای ارشادی، تثبیتی و تخصیصی دولت برای تأثیر بر متغیرهای اقتصادی هدف و رساندن آنها به سطوح مطلوب، اغلب با اعمال تغییراتی در بودجه تحقق مییابد. این واقعیتها، مطالعه نقش غیرقابلاجتناب و غیرقابلانکار دولت در اقتصاد، بهویژه از طریق مهمترین اثر آن یعنی «بودجه» و تأثیرات آن بر سایر متغیرهای مهم اقتصادی را ضروری میکند.
از سوی دیگر اثر فعالیتهای اقتصادی مردم (خانوارها و بنگاهها) در عرصه اقتصاد کلان به دو شکل مصرف - پسانداز و سرمایهگذاری ظهور مییابد. از پیامدهای مهم بررسی رابطه این فعالیتها با بودجه دولت، شفافسازی رابطه اقتصادی دولت با مردم و مردم با یکدیگر است. مبنای نظری مطالعه تأثیر بودجه، بهویژه کسری آن بر رفتار مصرف و پسانداز، دو رویکرد استاندارد کینزی و برابری ریکاردویی است. در این مقاله پس از توضیح دو رویکرد یادشده، تأثیر کسر بودجه بر پسانداز در مورد اقتصاد ایران طی دوره ۱۳۸۳-۱۳۴۲ با استفاده از رویکرد ریکاردویی با دو رویکرد توصیفی و استنباطی بررسی شدهاست. نتایج حاصل از این بررسی نشاندهنده تأثیر منفی کسری بودجه بر مصرف و در نتیجته ردّ دیدگاه کینزی در این مورد است. همچنین بررسی تأثیر کسری بودجه بر پسانداز، مثبت و معنیدار و مؤید وجود رویکرد ریکاردویی در اقتصاد ایران است.
میثم موسایی، نادر مهرگان، حسین امیری،
دوره ۱۸، شماره ۵۴ - ( تابستان ۱۳۸۹ )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی هم انباشتگی و علیت میان متغیرهای کلان اقتصادی وشاخص کل قیمت سهام است. برای این منظور از دادههای فصلی شاخص کل قیمت سهام و مجموعهای از متغیرهای کلان اقتصادی شامل عرضه پول، تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز استفاده شده است. برای توضیح رابطه بلندمدت و کوتاهمدت میان متغیرهای موردنظر از رویکردهای انگل گرنجر، ARDL، جوهانسون، فیلیپس- هانسون و مدل تصحیح خطا استفاده شده است. به علاوه، با کمک آزمون علیت گرنجر روابط علی بین متغیرهای کلان اقتصادی موردنظر و شاخص کل قیمت سهام را مورد بررسی قرار دادیم. نتایج نشان میدهد که در تمام الگوهای برآورد شده یک رابطه بلندمدت میان متغیرهای موجود درمدل و شاخصکل قیمت سهام وجود دارد. مطابق نتایج بهدستآمده درحالیکه حجم پول (سیاستهای پولی بانک مرکزی) بیشترین تأثیر را بر تغییرات قیمت سهام دارد، آثار نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی بر بازار سهام با بیاطمینانی زیادی همراه است. براساس نتایج بدست آمده از آزمون علیت گرنجر، شاخصکل قیمت سهام اثر معناداری بر تولید ناخالص داخلی ندارد در حالیکه متغیرهای کلان بر رونق یا رکود بورس تأثیر میگذارند. این نتیجه نشاندهنده این است که از شاخصکل قیمت سهام نمیتوان برای پیشبینی تولید ناخالص داخلی استفاده کرد. همچنین قیمت سهام از یک گام تصادفی آن طور که تئوری بازارهای کارامد پیشبینی کرده است پیروی نمیکند. بر این اساس فرضیه تحقیق مبنی بر عدمکارایی بازار سهام پذیرفته میشود.
تیمور رحمانی، حسین امیری،
دوره ۱۹، شماره ۵۹ - ( پاییز ۱۳۹۰ )
چکیده
شناسایی و تبیین ارتباط بین دو پدیده تورم و بیکاری در اقتصاد کشور به لحاظ تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی از جایگاه ویژهای برخوردار است. بررسی رابطه میان تورم و بیکاری میتواند سیاستگذاران و اقتصاددانان را در بررسی عملکرد اقتصادی یاری دهد. در این مقاله با استفاده از دیدگاه مکتب کینزینهای جدید در مورد تورم و بیکاری که به مباحثی مانند هزینههای فهرستبها و چسبندگیهای دستمزد و قیمتها توجه دارند ابتدا یک سیستم دومتغیره شامل تورم و بیکاری و سپس یک سیستم سه متغیره شامل تورم، بیکاری و مارکآپ هزینه نیرویکار را تشکیل میدهیم و سپس با استفاده از رویکردهای همانباشتگی و VAR به استخراج روابط بلندمدت بین متغیرها در بازه زمانی (۱۳۵۴-۱۳۸۶) میپردازیم. در نتیجه، تخمین این دو سیستم رابطه بین تورم و بیکاری در بلندمدت به صورت مثبت درآمده است. همچنین رابطه بین تورم و مارکآپ هزینه نیرویکار نیز به صورت منفی تخمین زده شده است که تأییدکننده رابطه مثبت بین تورم و بیکاری میباشد. رابطه مثبت بدست آمده حاکی از پدیده مزمن تورم رکودی در کشور میباشد که یک سری اقدامات مناسب برای رفع این پدیده را از سوی سیاستگذاران میطلبد.
محسن مهرآرا، حسین امیری، محمد حسنی سرخ بوزی،
دوره ۲۰، شماره ۶۲ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده
در این مقاله به بررسی ارتباط بین مصرف سرانه انرژی و درآمد سرانه مبتنی بر فرضیه زیست محیطی کوزنتس برای ۱۳ کشور عضو اوپک در دوره زمانی (۲۰۰۸-۱۹۸۰) با استفاده از یک مدل رگرسیونی انتقال ملایم پانل پرداخته شده است. همچنین، در رابطه مذکور متغیرهای دیگری همچون نسبت کالاهای صنعتی به کل صادرات کالا، نسبت واردات صنعتی به کل واردات کالا و نسبت ارزشافزوده بخش صنعت به تولید ناخالص داخلی نیز لحاظ شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهند که کشش درآمدی برای تمام کشورها بین صفر و یک است، لذا میتوان مصرف انرژی را برای این کشورها یک کالای بیکشش تلقی کرد. همچنین، براساس نتایج بدست آمده فرضیه زیستمحیطی کوزنتس تأیید میشود، به این ترتیب که ابتدا با افزایش درآمد سرانه، کشش مصرف سرانه انرژی افزایش مییابد و در مراحل بعدی و با افزایش بیشتر درآمد و گذر از حد آستانه کشش درآمدی مذکور کاهش مییابد، لذا رابطه بین مصرف سرانه انرژی و درآمد سرانه در این گروه کشورها به صورت یک منحنی U معکوس قابل نمایش است.
سیدکمیل طیبی، فرشید پورشهابی، مجتبی خانیزاده امیری، الهام کاظمی،
دوره ۲۱، شماره ۶۷ - ( فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي ۱۳۹۲ )
چکیده
در این مطالعه با توجه به فرایند جهانی شدن و اهمیت یافتن نقش تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی به بررسی آثار درجه باز بودن تجاری کشورها و نیز مکانیزم جذب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی بر سرمایهگذاری داخلی و رشد اقتصادی در ۱۰ کشور در حال توسعه آسیایی پرداخته شده است. برای بررسی این موضوع عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری داخلی و رشد اقتصادی این کشورها از جمله درجه باز بودن تجاری و سرمایهگذاری مستقیم خارجی طی دوره زمانی (۲۰۰۸-۱۹۸۰) مورد بررسی قرار گرفته است. برای اهداف برآوردی از روش دادههای پانل با اثرات ثابت بهصورت پویا و نیز روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) استفاده شده است. نتایج نشاندهنده آن است که سرمایهگذاری داخلی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، درجه باز بودن تجاری و سرمایه انسانی اثر مثبت و معنا داری بر رشد اقتصادی این کشورها داشته است، اما تورم و توسعه مالی اثر منفی و معنا داری بر رشد اقتصادی داشتهاند، همچنین مشاهده شده است که رشد اقتصادی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و توسعه مالی اثر مثبت و معنا داری بر سرمایهگذاری داخلی این کشورها دارند، اما درجه بازبودن تجاری اثر منفی و معنا داری بر سطح سرمایهگذاری این کشورها طی دوره موردنظر داشته است.
ابوالفضل شاه آبادی، عبداله پورجوان، حسین امیری،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي ۱۳۹۴ )
چکیده
شناسایی مکانیزمهای اثرگذاری عوامل نهادی در توضیح تفاوتهای درآمد بین کشورها گویای اهمیت اقتصاد نهادگرایی است. به پیروی از روششناسی کو و همکاران (۲۰۰۹) هدف پژوهش حاضر تبیین برهمکنش شاخصهای نهادی حکمرانی و متغیرهای استاندارد اقتصادی بر رشد درآمد سرانه ۱۲ کشور منطقه آسیا و خاورمیانه طی دوره (۲۰۱۲-۱۹۹۶) به روش پانل دیتا دومرحلهای (Panel TSLS) است. متغیر وابسته مدل لگاریتم درآمد سرانه واقعی است که تابعی از برهمکنشهای شاخصهای نهادی و ۳ متغیر هزینههای تحقیق و توسعه، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درجه باز بودن اقتصاد است. یافتههای اقتصادسنجی بیانگر آن است که کیفیت عمومی نهادها از کانالهای غیرمستقیم (هزینههای تحقیق و توسعه، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درجه باز بودن اقتصاد) رشد درآمد سرانه را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین نهادسازی مکانیزم بازار، کاهش نااطمینانی و ریسک سیاسی و آزادسازی تجاری به لحاظ آماری اثر معناداری بر رشد درآمد کشورهای مورد مطالعه خواهد داشت.
مجید صامتی، هادی امیری، زهرا حیدری،
دوره ۲۳، شماره ۷۵ - ( فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي ۱۳۹۴ )
چکیده
مطالعه تمکین مالیاتی با رویکردهای جدید، متضمن افزودن پارامترهای غیراقتصادی از قبیل عوامل اجتماعی و ساختارهای نهادی به مدلهای سنتی است. مقالۀ حاضر در صدد افزودن «اخلاق مالیاتی» به مدل تمکین مالیاتی است.
- های اخلاق مالیاتی با پرسشنامهای که، سؤالات آن برگرفته از نظرسنجیهای جهانی ارزشها (wvs) بوده، کمی شده است. جامعه آماری شامل کل مودیان مالیاتی شهر اصفهان و نمونهگیری به روش تصادفی توسط سازمان امور مالیاتی و دارایی استان اصفهان انجام شده است. حجم نمونه تعیین شده، بهمنظور بررسی فرضیههای پژوهش، ۱۰۰ نفر مؤدی مالیاتی است که پس از جمعآوری دادهها تجزیه و تحلیل با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش از رگرسیون چند متغیره خطی به روش OLS و رگرسیون چند متغیره لجستیک دو جملهای استفاده شد.
نتایج حاصل از برآورد مدلها نشان میدهد که متغیرهای نگرش نسبت به فرار مالیاتی، هنجارهای اجتماعی و اعتماد به دولت و سیستم مالیاتی، حقوقی و قضایی در سطح اطمینان ۹۵% و متغیر سن در سطح اطمینان ۹۰% اثر مثبت و معناداری بر اخلاق مالیاتی دارند.همچنین، در سطح اطمینان ۹۵% متغیر اخلاق مالیاتی اثر مثبت و معناداری بر تمکین مالیاتی دارد.
میرهادی حسینی کندلجی، مجید صامتی، هادی امیری، زهرا حیدری،
دوره ۲۴، شماره ۷۸ - ( فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي ۱۳۹۵ )
چکیده
در سالهای اخیر، ارتباط اخلاق با فرار مالیاتی به موضوعی جذاب در بین محققان اقتصادی تبدیل شده است. در بیشتر مطالعات انجام شده در زمینه فرار مالیاتی، اغلب به جنبه اقتصادی و یا مالیه عمومی توجه شده است و کمتر مطالعهای میتوان یافت که فرار مالیاتی را از جنبه اخلاق بررسی کند. عوامل متعددی در شکلگیری اخلاق مالیاتی نقش ایفا میکنند که در این پژوهش با استفاده از طرح این عوامل در قالب مؤلفههای مختلف، شامل ۱۵ مورد تاریخی اشاره شده در رساله دکتری کراو و ۳ استدلال جدید در قالب پرسشنامه و توزیع آن در بین دانشجویان علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، به سنجش اخلاق مالیاتی پرداخته میشود و سپس تأثیر متغیرهای جمعیتشناختی نظیر سن، جنسیت، درآمد، سطح تحصیلات و قومیت بر متغیر اخلاق مالیاتی بررسی میشود. از نتایج این مطالعه میتوان به تأثیر مثبت سن و درآمد و تأثیر منفی تحصیلات و قومیت اشاره کرد. همچنین، نتایج نشان میدهند که زنان نسبت به مردان اخلاق مالیاتی بالاتری دارند.
ابوالفضل شاه آبادی، بهزاد امیری، مهسا گنجی،
دوره ۲۴، شماره ۷۹ - ( فصلنامه پژوهش ها وسیاست های اقتصادی ۱۳۹۵ )
چکیده
بیکاری یکی از مشکلات بزرگ اقتصادی - اجتماعی است که عملکرد حکمرانان آن را به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار میدهند و متقابلاً افزایش نرخ بیکاری را میتوان ازجمله دلایل اصلی بروز مشکلات اقتصادی- اجتماعی دانست. هدف این مطالعه بررسی تأثیر شاخص نهادی حکمرانی بر نرخ بیکاری در کشورهای منتخب عضو جنبش عدم تعهد، طی دوره ۲۰۱۲-۱۹۹۶م، است. نتایج مطالعه مبنی بر تأثیر منفی و بیمعنای شاخص نهادی حکمرانی بر نرخ بیکاری، گویای ناهماهنگی سیاستهای کلان اقتصادی با راهبردهای بهبود شاخص نهادی و کاهش نرخ بیکاری و کیفیت نامناسب کیفیت قوانین و مقررات و وجود فساد و اثربخشی پایین دولت در اقتصاد در کشورهای مورد مطالعه است. پس سیاستگذاران و مسئولان اقتصادی در کشورهای مورد مطالعه باید تمهیدات لازم را درخصوص بهبود شاخص نهادی حکمرانی و بهکارگیری هدفمند نیروی کار به کار گمارند. همچنین، تأثیر متغیرهای تولید ناخالص داخلی و آزادی اقتصادی بر نرخ بیکاری کشورهای مورد مطالعه منفی و معنادار است. متغیرهای هزینههای جبران خدمات نیروی کار و وفور منابع طبیعی نیز بر نرخ بیکاری به ترتیب اثرات مثبت و منفی اما بیمعنی دارند.
حسین امیری، فاطمه لشجوده،
دوره ۲۵، شماره ۸۳ - ( فصلنامه پژوهش هاو سیاست های اقتصادی ۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله، تغییرات رانت در صنعت خودروسازی ایران طی بازه زمانی ۱۳۹۴-۱۳۸۶ و به صورت فصلی اندازهگیری شده است. مشکلی که در خصوص بررسی تجربی رانت وجود دارد، عدم امکان اندازهگیری رانت به صورت مستقیم میباشد. این موضوع سبب شده است که محققان از جانشینهای مختلف برای این متغیر استفاده کنند. برای برآورد رانت در صنعت خودرو از دو دسته متغیر اعم از متغیرهای علل که شامل: تسهیلات دریافتی، مالیات، اندازه دولت، درآمد نفت، تولید ناخالص داخلی، طلب از شرکتهای گروه و شرکتهای وابسته، وجه نقد و موجودیهای نزد بانکها، پیش پرداختها، حسابها و اسناد دریافتی تجاری بلندمدت، موجودی مواد و کالا، نرخ ارز، نرخ تورم و متغیرهای منعکسکننده شامل: مبلغ فروش، سود و زیان انباشته، بهای تمام شده کالای فروش رفته و سود و زیان پس از کسر مالیات استفاده شده است. برای این منظور با استفاده از متغیرهای مختلف، ترکیبهای متفاوتی از متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. در مدل بهینه که بر اساس معیارهای خوبی برازش انتخاب شده است، تمامی متغیرها از نظر آماری معنادار میباشند. همچنین از نتایج دیگر این مقاله این است که تغییرات رانت در صنعت خودروسازی طی سالهای ۱۳۹۴-۱۳۸۶ با فراز و نشیبهایی روبرو بوده است.
رسول رییس جعفری مطلق، قهرمان عبدلی، دکتر علی نصیری اقدم، حسین امیری،
دوره ۲۸، شماره ۹۶ - ( فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ۱۳۹۹ )
چکیده
این مطالعه به بررسی آثار تغییرات جمعیتی شامل کاهش نرخ رشد جمعیت و افزایش نرخ امید به زندگی و سن بازنشستگی، بر پایداری مالی صندوق بازنشستگی در ایران با بهره گیری از رویکرد مدل نسلهای همپوشان و روش تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) میپردازد. نتایج شبیه سازی و ارزیابی توابع واکنش آنی و ارزیابی ضرایب همبستگی نشان میدهد بین متغیرهای نرخ زاد و ولد و امید به زندگی با کسری مالی صندوق بازنشستگی همبستگی مثبت وجود دارد با این حال همبستگی میان متغیر طول دوره کار با کسری مالی صندوق بازنشستگی منفی است. با بروز شوک منفی در نرخ زاد و ولد، کسری مالی صندوق واکنش منفی نشان می دهد و در جهت منفی از وضعیت تعادلی بلند مدت منحرف می شود و پایداری مالی صندوق بهبود پیدا می کند با این حال پس انداز، موجودی سرمایه و تولید به این شوک واکنش منفی نشان می دهند. از طرفی بر پایه توابع واکنس آنی، با بروز شوک مثبت در امید به زندگی، کسری مالی صندوق واکنش مثبت نشان می دهد و در جهت مثبت از وضعیت تعادلی بلند مدت منحرف می شود و پس انداز، موجودی سرمایه و تولید نیز به این شوک واکنش مثبت نشان می دهند. همچنین با بروز شوک مثبت طول دوره کار یا افزایش سن بازنشستگی، کسری مالی صندوق واکنش منفی نشان می دهد و در جهت منفی از وضعیت تعادلی بلند مدت منحرف می شود و پس انداز، موجودی سرمایه و تولید نیز به این شوک واکنش مثبت نشان می دهند. با توجه به اینکه با افزایش شوک مثبت طول دوره کار یا افزایش سن بازنشستگی، میانگین سطح تعادلی بلند مدت کسری مالی صندوق بازنشستگی روندی کاهشی پیدا می کند، بنابراین افزایش سن بازنشستگی سبب افزایش پایداری مالی صندوق بازنشستگی می شود. بر مبنای نتایج، اجرای سیاست افزایش طول دوره کار و افزایش سن بازنشستگی به عنوان ابزاری مفید در راستای پایداری مالی صندوق های بازنشستگی توصیه میشود.
آقای تیمور محمدی، آقای سید نصراله ابراهیمی، آقای حسین راغفر، آقای روح اله مددی امیری،
دوره ۳۰، شماره ۱۰۱ - ( فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ۱۴۰۱ )
چکیده
کسب فناوری در صنعت بالادستی نفت وگاز یکی از پرچالشترین موضوعات میباشد. در مطالعه این صنعت، برای اینکه بتوان اثرات بهینهگی فناوری در بعد اقتصادی و توسعهای اعمال گردد، باید در فرآیند تصمیمگیری کسب فناوری بین انتخابهای متعدد ترتیبی اتخاذ شود تا از تکرار رویکردهای کم اثر گذشته پرهیز گردد. البته صریحترین و حدیترین تقسیمبندی بین رویکردهای موجود، نگاه صرفا همکارانه با سایر بازیگران بینالمللی و یا غیرهمکارانه (استقلال) با نگاه به بخش داخلی میباشد. در این پژوهش با استفاده از نظریه بازیها، به بررسی رویکردهای حدی از طریق مدلسازی چند لایه (اطلاعات کامل و ناقص، ایستا و پویا و تکاملی) میپردازد و با تحلیل این دو رویکرد همکارانه (انتقال) و غیرهمکارانه (استقلال) در کسب و استفاده از فناوریها برای صنعت بالادستی نفت وگاز ایران (ذیل نمونه کمی فاز ۱۱ پارس جنوبی)، نقاط ضعف و قوت آنها را برای تصمیمگیری در بین این دو رویکرد و چگونگی کسب فناوری بیان میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد کسب فناوری به روش همکاری در بلندمدت با رعایت قیدهایی موجب بهبود اثرات آن در صنعت میگردد و نگاه استقلال طلبانه محض، صرفاً اثرات مفید کوتاه مدت داشته و حتی بعضا با اصل صیانت منابع نیز در تقابل میباشد. بنابراین تأکید میشود روش همکارانه به شرطی به عنوان سیاست اصلی لحاظ گردد که در نگاه داخلی نیز بر پایه استفاده درست از مزیتهای طبیعی این صنعت در کشور و تلاش برای تبدیل شدن از مقلد بودن به پیشرو شدن در بخشهایی از فناوری در عرصه بینالمللی به عنوان هدف نهایی تعیین شده باشد.
دکتر سجاد برخورداری، دکتر قهرمان عبدلی، دکتر رضا امیری،
دوره ۳۰، شماره ۱۰۴ - ( فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ۱۴۰۱ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات تکانه نرخ رشد اقتصادی بر ارزش صنایع منتخب در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، اثرات تکانه نرخ رشد اقتصادی با بهکارگیری الگوی خود توضیح برداری عامل افزوده شده با پارامترهای متغیر زمانی (TVP-FAVAR) و با استفاده از دادههای فصلی طی دوره (۱۳۹۷-۱۳۹۰) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله گویای آن است که نحوهی اثرپذیری ارزش صنایع مختلف نسبت به تکانه نرخ رشد اقتصادی متفاوت بوده است. افزون بر این، این واکنش برای هر صنعت نیز درگذر زمان متفاوت بوده است که این امر لزوم بهکارگیری رهیافت پارامتر – متغیر را آشکار میسازد. همچنین، با واردکردن تکانه نرخ رشد اقتصادی (به اندازه یک انحراف معیار) مشخص شد که سرعت واکنشپذیری بازار سهام نسبت به تکانه مذکور با تأخیر زمانی چند دورهای همراه است و اثرات این متغیر بعد از چند دوره بر ارزش صنایع منتخب نمایان میشود. همانطور که نتایج پژوهش نشان میدهد، حتی در سالهایی که نرخ رشد اقتصادی منفی داشتهایم واکنش ارزش برخی از صنایع کاملاً خلاف مسیر حرکتی متغیر نرخ رشد اقتصادی بوده است؛ یکی از دلایلی که میتوان برای این موضوع بیان نمود کیفیت پایین رشد اقتصادی در کشور است.
دکتر حسین امیری، دکتر وهاب قلیچ، خانم محبوبه کرمی،
دوره ۳۱، شماره ۱۰۷ - ( فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ۱۴۰۲ )
چکیده
بانکداری پیوندی یکی از روشهای تأمین مالی خرد است که با هدف پیوند مالی بین سازمانهای مالی رسمی (بانکهای تجاری و دولتی) و گروههای مالی محلی، سعی در گسترش دستیابی گروههای هدف به خدمات مالی خرد دارد. هدف این تحقیق آسیبشناسی پیادهسازی بانکداری پیوندی در نظام بانکداری ایران است. برای این منظور این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کتابخانهای، مطالعات میدانی، مصاحبه با کارشناسان، مدیران و صاحبنظران صنعت بانکداری و با بهرهگیری از روش تحلیل عاملی SWOT در سال ۱۴۰۱، نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید استفاده از بانکداری پیوندی در ایران را استخراج نموده و سپس استراتژیهای مرتبط را تدوین و با استفاده از رتبهبندی و وزندهی شاخصها و اولویتبندی استراتژیها به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته است. دستاوردهای پژوهش نشانگر آن است که بهترین استراتژی پیادهسازی بانکداری پیوندی در ایران، استراتژی تهاجمی است؛ بدان معنا که راهبردهای پیشنهادی در این بعد، با هدف استفاده از نقاط قوت برای بهرهبرداری از فرصتها مطرح میشوند. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد میشود، میان مؤسسات تأمین مالی خرد و مراکز دانشگاهی و پژوهشی اتصال بیشتری برقرار شده تا با انجام هماهنگی لازم برای انتقال تجربیات، استفادهکنندگان از اعتبارات خرد بتوانند در راستای نیازهای بازار به تولید کالاها و خدمات بپردازند.
دانشجو محمدعلی کشاورز فیض آبادی، دکتر مقصود امیری، دکتر محمدتقی تقوی فرد، دکتر ابوالفضل کزازی،
دوره ۳۱، شماره ۱۰۸ - ( فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ۱۴۰۲ )
چکیده
در این مقاله ضمن بررسی پیشینه و ادبیات مرتبط با بانکداری توسعهای، به بررسی عوامل کلیدی و تاثیرگذار بر بانکداری توسعهای پرداخته شده است. معیارهای انتخاب منابع و مستندات، شامل همسویی عنوان، چکیده و محتوا با بانکداری توسعهای بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل مقالات در دسترس و مرتبط با حوزه بانکداری توسعهای موجود در پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی، وبسایتها و اساسنامه بانکهای توسعهای میباشد که این منابع تا سال ۲۰۲۳ میلادی و ۱۴۰۲ خورشیدی مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از متد کَسپ، ۱۴۹ مقاله و سند مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت، ۸۵ مقاله/سند به صورت هدفمند انتخاب و با استفاده از روش فراترکیب مورد بررسی و کدگذاری قرار گرفت که ۸۸ کد (مؤلفه)، ۸ تم و ۶ مقوله شناسایی و پایایی آنها از طریق ضریب کاپای کوهن تأیید شد. سرمایهگذاری و تأمین مالی بلندمدت پروژهها، تمرکز بر حوزه صنعت و تولید، هدف قراردادن شرکتهای بزرگ، رویکرد مدیریت، کسب دانش و نوآوری از کشورهای پیشرفته، تمرکز بر بخشهای زیربنایی (زیرساختها)، مدیریت جامع ریسک و بهبود ساختار سرمایه از جمله مهمترین و پرتکرارترین مؤلفههای شناسایی شده بودند. از آنجایی که این پژوهش اولین مقاله درخصوص فراترکیب عوامل مؤثر بر عملکرد بانکداری توسعهای است، درک عمیقتری از ادبیات موجود در مورد این نوع از بانکداری و مؤلفههای مؤثر بر آن ارائه میدهد.
دکتر حسین امیری، خانم نشمیل پرتوی،
دوره ۳۲، شماره ۱۱۲ - ( فصلنامه پژوهش ها و سیاست های اقتصادی ۱۴۰۳ )
چکیده
تمرکز اصلی مطالعات مالی رفتاری که با اصول شریعت سازگار است، بر تحلیل رفتار سرمایهگذاران و مشتریان در مواجهه با تصمیمهای مالی، بازار بورس و سایر محصولات و فناوریهای مطابق با شریعت متمرکز است. هدف این پژوهش بررسی انطباق نظام بانکداری ایران با شریعت اسلام و همینطور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار مصرفکنندگان و بررسی عوامل جمعیتشناختی در تعیین رفتار افراد بهمنظور ورود در نظام مالی منطبق با شریعت است. باتوجهبه اهداف و پرسشهای موردنظر در این تحقیق، از روش تحقیق معادلات ساختاری بر مبنای واریانس استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل ۳۸۹ نفر از مشتریان بانکها در تهران است. نتایج تحقیق نشان میدهد که متغیرهای عدم انطباق با شریعت، آگاهی، تصویر سازمان و جمعگرایی بر بهبود نگرش تأثیرگذار هستند و به این ترتیب بهطور غیرمستقیم بر تصمیمگیری برای ورود به بانکداری اسلامی تأثیر مثبت میگذارند. همچنین، عواملی مانند نرخ سود بانکی، جنسیت، نوع خدمات و قیمت آن، و سطح تحصیلات تأثیر قابل توجهی بر سرمایهگذاری مشتریان در بانکداری دارند. از طرف دیگر، متغیرهای سن و شغل تأثیر چندانی در این زمینه ندارند و بهعنوان متغیرهای غیرمؤثر و بیمعنا شناخته میشوند. برای رسیدن به موفقیت بانکهای منطبق با شریعت در اجرای نقش آنها، نیازمند فراهم شدن بستری است که تلاش عمومی در سطح خرد و کلان در آن انجام شود. در این بستر، بر اهمیت فرهنگسازی در زمینه آموزش بانکداری اسلامی، تقویت نظارت شرعی، اصلاح مقررات، شفافسازی فعالیتهای بانکی و رتبهبندی بانکها بر اساس رعایت اصول اسلامی تأکید میشود تا اطمینان حاصل گردد که نظام بانکی بهطور واقعی منطبق با شریعت است.