اقتصاد مسکن یکی از شاخههای جوان علم اقتصاد است. طی سالهای اخیر به دلیل توسعه بازار مسکن در کشور و وجود نوسانهای شدید در میزان عرضه و تقاضای این کالا و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این بخش بر سایر بخشهای اقتصادی لزوم برنامهریزی دقیق و حسابشده به منظور اتخاذ سیاستهای سرمایهگذاری در این بخش را امری ضروری و اجتنابناپذیر ساخته است. این تحقیق در پی آن است تا به طراحی یک مدل و با توجه به شرایط ریسک، عدم قطعیت و وجود نوسانهای موجود در بازار عرضه و تقاضای مسکن، الگویی بهینه در جهت تعیین اولویت و امکانسنجی اقتصادی برای سرمایهگذاری در این بخش را به سرمایهگذاران و فعالان در این عرصه معرفی نماید. این تحقیق در سه سناریو (خوشبینی، بدبینی و عدم قطعیت به شرایط بازار مسکن) هدف خویش را مورد بررسی قرار میدهد. مدل مورد استفاده در این تحقیق روش تصمیمگیری چند شاخصه فازی میباشد. این تحقیق در خصوص تمام استانهای کشور و طی دوره زمانی (۱۳۸۷-۱۳۷۷) صورت پذیرفته است. نتایج این تحقیق شامل تعیین شاخص سرمایهگذاری برای هر استان و ترتیب اولویت و سطحبندی استانهای کشور در بخش مسکن میباشد، همچنین نتیجه نهایی این تحقیق حاکی از آن است که با درنظرگرفتن شرایط عدم قطعیت و نوسانهای بازار، الگوی فعلی سرمایهگذاری در بخش مسکن در استانهای کشور بهینه نبوده و نیاز به تعدیل در درصدها و مقادیر سرمایهگذاری میباشد.