فساد به عنوان سوءاستفاده مقامات دولتی از قدرتشان در راستای اهداف شخصی تعریف میشود. مقالات بسیاری در سالهای اخیر در باب عوامل تعیینکننده فساد به نگارش درآمدهاند و متغیرهای بسیاری را به عنوان عوامل تعیینکننده فساد معرفی کردهاند. این عوامل را میتوان به دو دسته عوامل اقتصادی و عوامل غیراقتصادی تقسیم کرد. در این مقاله به دنبال بررسی اثر ترکیب فعالیتهای اقتصادی بر روی فساد هستیم. به همین منظور برای تعریف ترکیب فعالیتهای اقتصادی از دو متغیر نسبت ارزش افزوده بخش صنعت به تولید ناخالص داخلی و نسبت ارزش افزوده بخش خدمات به تولید ناخالص داخلی استفاده کردهایم. در این بررسی از ۷ متغیر فساد، اندازه دولت، دموکراسی، درآمد سرانه، تورم، نسبت ارزش افزوده بخش صنعت به تولید ناخالص داخلی و نسبت ارزش افزوده بخش خدمات به تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. روش تخمین در این بررسی، روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا) است. این مدل شامل اطلاعات ۶۰ کشور در حال توسعه طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰م است. فرضیه ما در این تحقیق این است که ترکیب فعالیتهای اقتصادی روی فساد مؤثر است. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای دموکراسی و درآمد سرانه اثر معکوس بر فساد دارند و افزایش آنها باعث کاهش فساد خواهد شد. همچنین، افزایش اندازه دولت و افزایش تورم باعث افزایش فساد خواهد شد. همچنین، افزایش سهم بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی باعث کاهش فساد خواهد شد و، نیز، افزایش سهم بخش خدمات از تولید ناخالص داخلی باعث افزایش فساد خواهد شد