علیرضا عرفانی، آزاده طالب بیدختی،
دوره ۲۶، شماره ۸۵ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مطالعه، با بهکارگیری دادههای فصلی ۹۳:۴-۷۹:۱ ، از شاخص ترکیبی به صورت میانگین وزنی نسبت مطالبات غیرجاری (مجموع مطالبات سررسید گذشته، معوق و مشکوکالوصول)، به کل مطالبات، و نوسانات شاخص قیمت سهام، برای ارزیابی احتمالی بحران مالی و اندازهگیری بیثباتی مالی استفاده میشود. سپس، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر بیثباتی مالی در اقتصاد ایران، یک الگوی پایهای برآورد میشود که در آن، شاخص بیثباتی مالی در واکنش به شکاف نرخ رشد اعتبارات، شکاف تولید، شاخص درجه اعتبار بانک مرکزی، تورم و نرخ رشد بدهی بخش دولتی به کل سیستم بانکی تعدیل میشود. نتایج نشان میدهد افزایش شکاف نرخ رشد تسهیلات اعطایی به کاهش بیثباتی مالی منجر شده است. همچنین، شکاف تولید اثر منفی و معناداری بر شاخص بیثباتی دارد. به علاوه، هر چه درجه اعتبار بانک مرکزی در میزان پایبندی به اهداف تورم هدف بالاتر باشد، ثبات مالی افزایش مییابد. مطابق انتظار، افزایش تورم و بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی، موجب افزایش بیثباتی اقتصاد میشوند. بهعلاوه، برای بررسی توانمندی نتایج، الگویی برآورد میشود که در آن، مجذور شکاف نرخ رشد اعتبارات به الگوی پایهای افزوده شده است. نتایج بیانگر اثر غیرخطی نرخ رشد تسهیلات اعطایی بر ثبات مالی و وجود سطح بهینهای از نرخ رشد اعتبارات میباشد؛ بهطوریکه اعتبارات بیش از حد بانکی موجب افزایش آسیبپذیری و بیثباتی اقتصاد میشود.