دستیابی به نرخ بیکاری پایین از اهداف هر شش برنامه توسعه بعد از انقلاب و همچنین سایر برنامههای کلان کشور بوده است. به هر حال اقتصاد ایران طی دهههای اخیر با نرخ بیکاری به طور متوسط 10 الی 15 درصد مواجه بوده که روند کاهشی در آن مشاهده نمیشود؛ بنابراین واکاوی اشتغال ایجاد شده به منظور سیاستگذاری صحیح در آینده ضروری است. پژوهش حاضر تحولات اشتغال ایران طی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه (1395-1384) را در سطح استانی تجزیه و تحلیل میکند. بدین منظور از روش تجزیه کامل میانگین لگاریتمی دیویژیا (LMD) استفاده شده و اشتغال خالص ایجاد شده در هر استان به سه اثر رشد اقتصادی، ضریب فنی و تغییرات ساختاری تفکیک میشود. این پژوهش دو نتیجه داشت: 1) رشد اقتصادی در طی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه نقش قابلتوجهی در تغییرات اشتغال استانها داشته، بنابراین پیگیری استراتژی رشدمحور – در مقایسه با استراتژی بقامحور و سیاستهای کوتاهمدت برای اشتغالزایی - میتواند هدف مطلوبتری باشد. 2) نقش تغییرات ساختاری در افزایش یا کاهش اشتغال چشمگیر نبوده و به علاوه، شواهد قاطعی در زمینه اشتغالزا یا اشتغالزدا بودن یک بخش مشاهده نمیشود. در نتیجه به جای نسخه فراگیرِ توسعه با اولویت یک بخش (کشاورزی، صنعت یا خدمات)، اقدام بر اساس مزیتهای زیربخشیِ استانها که متضمن رشد پایدار هم خواهد بود، رویکرد بهتری است.
Hajamini M. Assessment of Employment Status in Fourth and Fifth Economic, Social and Cultural Development Plans. qjerp 2020; 27 (92) :7-43 URL: http://qjerp.ir/article-1-2377-fa.html
حاج امینی مهدی. ارزیابی وضعیت اشتغالزایی
در برنامههای چهارم و پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. فصلنامه پژوهش ها وسیاست های اقتصادی. 1398; 27 (92) :7-43