موسسه عالی آموزش و پژوهش برنامهریزی و مدیریت ، k.yousefi@imps.acir
چکیده: (1300 مشاهده)
تکانهی تحریمهای سازمان ملل که در ژانویه ۲۰۱۲ به کشور وارد شد، آغازگر رکود اقتصادی کشور در یک دههی اخیر بوده است. این رکود در هر دو سوی عرضه و تقاضای اقتصاد ایران قابل بررسی است. با وجود این، از نظر محدودیتهایی که تحریم بر سمت عرضهی اقتصاد وارد نموده، این محدودیتها اثر دستاولی بر اقتصاد داشته و در کاهش درآمدهای دولت از محل نفت و کسری بودجهی مزمن و پایدار، شرایط رکود تورمی را رقم زده است. در این مطالعه، محدودیتهای سمت عرضهی اقتصاد با تاکید بر بخش صنایع کارخانهای کشور مدلسازی شده و میزان انحراف عوامل تولید اندازهگیری میشود. دادههای مورد استفاده، بنگاههای صنعتی کشور از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲ بوده، و مدلسازی مبتنی بر ادبیات حسابداری چرخههای تجاری است. در گام نخست، تابع تولید صنایع کارخانهای کشور تخمین زده شده، و سپس، میزان انحراف در بازار هر یک از عوامل تولید اندازهگیری میشود. مقادیر انحراف به عنوان شکاف نیز شناخته شده و درجهی ناکامل بودن بازارها را نشان میدهد. در گام آخر، با استفاده از شبیهسازی، سهم انحراف هر یک از عوامل تولید، شامل بهرهوری کل، بهرهوری هر بنگاه، نیروی کار، سرمایه، و مواد اولیه، در کاهش تولید کل اندازهگیری میشود. همچنین، با استفاده از روش مطالعهی رویداد تغییرات هریک از این عوامل نسبت به سال مرجع اندازهگیری میشود. تمامی نتایج نشاندهندهی سهم بالای بهرهوری کل و بهرهوری هر بنگاه در توضیح کاهش تولید است. در مجموع کل صنایع، انحراف در بازار مواد اولیه عامل بعدی در توضیح کاهش تولید کل است. هر چند که این نتیجه نسبت به الگوی مطالعهی رویدادها مستحکم نیست. به طور کلی، در دو سال نخست تحریم، بهجز بهرهوری کل و بهرهوری هر بنگاه، سایر عوامل تولید قدرت توضیحدهندگی در کاهش تولید کل را ندارند و یا اثرات غیرمستحکم نشان میدهند. این یافتهها، با سایر مطالعاتی که بر اقتصاد ایران در دورهی تحریم انجام شده نیز سازگار است.
Alaamati S, Yousefi K. Measuring the Production Gap during the UN Sanctions:
Evidence from Manufacturing Plants in Iran. qjerp 2023; 31 (106) :247-286 URL: http://qjerp.ir/article-1-3409-fa.html
علامتی صمد، یوسفی کوثر. 09 اندازهگیری انحراف تولید با تأکید بر تحریمهای بینالمللی:
شواهدی از کارگاههای صنعتی ایران. فصلنامه پژوهش ها وسیاست های اقتصادی. 1402; 31 (106) :247-286