رشد و توسعه مناطق مختلف از مباحث اساسی نظریههای اقتصاد منطقهای محسوب میشود. تجزیه و تحلیل روند تولید و ساختار آن در سطوح مختلفکشور، مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توازن بالقوه بخشها و ترکیب آن در مناطق است تا بتوان سیاستگذاری و برنامهریزی متعادلی را در هر بخش از مناطق کشور محقق ساخت. در این راستا، در این مقاله با استفاده از روش انتقال- سهم و شاخص ضریب مکانی ضمن بررسی عملکرد اقتصادی استانها، به تشخیص بخشهای مزیتدار و پایهای استانها، طی دوره زمانی (1383-1379) میپردازیم. نتایج نشان میدهندکه بیشتر استانها اثر سهم منطقهای مثبتی در بخش کشاورزی دارند و این موضوع بیانکننده مزیت نسبی مناطق در این بخش است. در بخش خدمات، استانهای بوشهر، تهران، خوزستان، سمنان، فارس، مرکزی، هرمزگان و همدان ساختار صنعتی و منطقهای مثبت دارند و به این دلیل که اثر انتقال کل آنها بیش از اثر ملی مربوط است، فعالیتهای خدماتی در استانهای مذکور از بیشترین امکانات و فرصتها جهت خلق ارزش افزوده برخوردار است و به عنوان محرکهای رشد اقتصادی منطقه محسوب میشود.
در سال 1383 در بیشتر استانها فعالیتهایکشاورزی، شکار و جنگلداری، آموزش، بهداشت، ساختمان، حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات از بین فعالیتهای پانزدهگانه جزء فعالیتهای پایهای (صادراتی) بوده است.